اولین بار که عشقم خودش نشست
روز 16/11/91 بود گلم تقریبا چهار ماهش شده بود. اون روز رفته بودیم برای دخترم خرید دوتا بلوز موشی و دو تا پیش بند براش خریده بودیم وقتی رسیدیم خونه بابا امیر عشقمو نشوند رو زمین و کمی با دست هواشو داشت از خوشحالی کالی جیغ و داد کردیمو قربون صدقه ات رفتیم خدا میدونه برای هر روزت که میگذره چقدر لذت میبریم و عشق می ورزیم. حالا که چهار ماه رو داری پر میکنی دیگه شبا بیشتر میخوابی عزیزم و کولیکت بهتر شده من و بابام کمی از موهای پشت سرتو که کرک شده بود برات کوتاه کردیم و یادگاری چسبوندیم تو دفترت وزنت هم رسیده به 5900 خیلی خوشحالم وقتی میزارمت تو کرییر با خودتو اسباب بازیات حرف میزنی راستی علاقه شدیدی هم به لوستر داری کلی بهش خیره میشی و حرف میزنی باهاش منم صداتو ضبط کردم تا بعدا برای خودت بزارم گوش کنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی