ارنیکاارنیکا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

arnica my love

بدون عنوان

1393/5/10 2:00
نویسنده : parastoo65
97 بازدید
اشتراک گذاری

دختر نازم مامان این وبلاگ رو یک سال بعد از به دنیا امدنت درست کرد برای همین سعی میکنم کمی خلاصه تر بنویسم تا برسیم به روز به روز الانت عشقم اون روز ها بیشترین چیزی که مارو ازارمیداد کولیک تو بود عزیزم که خواب رو از چشمای هر سه تامون دزدیده بود حتی تو چهار ماهگی اما شیرینی تو انقدر زیاد بود که تمام سختی ها مثه باد میگذشت وقتی برای اولین بار بهت اب سیب دادم تو چهار ماهگی بود دکترت برات کپسول امپرازول نوشته بود که ما باید بازش میکردیمو چند تا از دونه هاش با سیب میدادیم که دلت بهتر بشه دختر نازنازیه مامان هم مثه بچه گربه های ملوس زبونشو میزد به اب سیب و میخورد ولی برات خیلی سخت بود که بقیه اش رو بخوری .

غمگین

مامان برای اولین بار تو چهار ماهگی عشقشو تنها برد حموم ماهی کوچولوی مامان کلی تو وانش بازی کرد و همش هم برام میخندید .فرشته

یه هفته مونده بود به عید با بابا امیر رفتیم برات خرید عید هر چیزی که میدیم دلمون میخواست برات بخریم اخه همش برامون دلبری میکنی و میخندی ما هم میخواییم فدات شیم.

شکر گذاری میکنم برای داشتن فرشته ام برای اینکه می بینم دختر 4 ماهم توی جمع منو میشناسه و برام لبخند میزنه برای داشتن گل سفیدم شکر گذارم  منتظر روزی هستم که منو مامان و امیر رو بابا صدا کنه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به arnica my love می باشد