کولیک ارنیکا
دخترم از شب 12 ام شروع به گریه های شدید کرد ما اولش خیلی ترسیده بودیم اصلا نمی تونستم بهش شیر بدم خیلی بی قراری میکرد و تا صبح نخوابید و بدش به خواب عمیقی رفت من و بابا امیر دختری رو بردیم پیش دکترش اونم به ما گفت که دخترم کولیک روده داره و تا 6 ماه همین جوری میمونه اولش باورم نمی شد بد پی چند تا دکتر دیگه رفتیم که همین تشخیص رو دادن و تازه شب بیداری های ما شروع شد این ارزو که ارنیکا شبها بخوابه تا 5 ماه طول کشید و بدش رفته رفته بهتر شد . سه ماه اول بابا امیر نتونست سر کار بره و شبها تو ماشین رانندگی میکرد چون دخترم فقط تو ماشین در حال حرکت میخوابید ولی بدش سعی کردیم تو خونه بمونیم و تحمل کنیم عزیز دلم فقط جیغ میکشید و گریه میکرد خدا میدونه چقدر دلش درد میکرده عشقم خیلی سختی کشید ولی خدا رو شکر که گذشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی